این روزها نوشتن از امید، شاید شبیه به کاشتن گل تو دل صخره باشه. سخت، طاقت فرسا و شاید در نگاه اول، حتی بی ثمر. وقتی تو کوچه ها و خیابان های این شهر و خاک قدم می زنیم، وقتی پای صحبت رفقا و همکارامون می شینم، سنگینی شرایط بر سینه هامون به خوبی حس می شه. سایه ی مشکلات اقتصادی و عدم قطعیت ها، بلند و طولانیه و گاهی نفس کشیدن رو هم سخت می کنه. همه ما، کم یا زیاد، طعم تلخ ناامیدی و خستگی رو چشیدیم…
اما تو همین سرزمین، تو همین شرایط سخت، قصه ای دیگه ای در حال نگارشه. قصه ای که قهرماناش من، شما و کسب و کارهامونه. قصه ای از جنس تاب آوری، از جنس امیدواری و از جنس ساختن…
می خوام به عنوان یه رفیق جسارت کنم و نکاتی رو در ادامه بگم شاید مفید باشه:
توسعه شخصی: سنگر اول مقاومت
وقتی دنیای بیرون پر از آشوب و عدم قطعیته، بهترین و تنهاترین پناهگاه، دنیای درون ماست. توسعه شخصی در ایران امروز، دیگر یک انتخاب لوکس نیست؛ یک ضرورت حیاتیه. یادگیری یک مهارت جدید، خوندن یک کتاب، ورزش کردن، مدیتیشن یا هر تلاشی برای بهتر شدن، همگی سنگرهایی هستند که ما در برابر ناامیدی میسازیم.
هر قدمی که برای رشد خود برمیداریم، نه تنها ما رو قوی تر می کنه، بلکه پیامی روشن به جهان اطرافمان می ده: «من تسلیم نمیشم. من آینده رو به دست خودم میسازم.» در دل همین یادگیری هاست که فرصت های جدید متولد میشن. تسلط بر یک نرمافزار جدید، یادگیری یک زبان جدید یا تقویت مهارت های ارتباطی، بذرهایی هستن که در خاک وجودمان میکاریم و دیر یا زود، جوونه می زنن.
کسبوکار: ساختن یک جزیره ثبات در دریایی متلاطم
شاید با خودتون بگین در این شرایط چجوری اصن می شه از کسب و کار حرف زد؟ اما بیایید از زاویه دیگه نگاه کنیم. راه اندازی یا توسعه یک کسب و کار، حتی یک کسب و کار کوچیک و خونگی، تنها یه فعالیت اقتصادی نیست؛ یه کنش اجتماعی مثبت و بیانیهی قدرتمنده.
هر کسب و کاری که در ایران امروز متولد میشه، یعنی یک چراغ روشن در تاریکی. یعنی ایجاد اشتغال برای یک یا چند نفر. یعنی تولید ارزش و تزریق امید به جامعه. کسب و کار شما، جزیره ی ثبات شما در این دریای متلاطمه. جایی هست که قوانینش رو شما مینویسید، فرهنگش رو شما میسازید و آیندش رو شما رقم میزنید…
درسته، حتما مسیر پر از دستاندازه. از نوسانات ارز و قوانین دست و پاگیر گرفته تا قدرت پایین خرید مردم. اما مگه ما آدم های روزهای سخت نیستیم؟ کارآفرین های ایرانی، با خلاقیت و سرسختی مثال زدنیشون، بارها ثابت کردن که از دل محدودیت ها، فرصت خلق می کنن. کسب و کارهای آنلاین، استارتاپ های حوزه تکنولوژی، و کارگاه های کوچیک تولیدی، همگی نمونه هایی از این رویش های معجزه آسا هستن….
از رویا تا واقعیت: یک نقشه راه ساده
اگر رویای ساختن در سر دارین، نگذارید ترس و تردید، شما رو از حرکت باز داره.
- از کوچک شروع کنید: لازم نیست با یک ایده انقلابی و سرمایه ی کلان شروع کنین. یه وبلاگ، یک صفحه تو شبکه های اجتماعی برای فروش محصولات خانگی، یا ارائه خدمات فریلنسری میتونه نقطه شروع شما باشه.
- یاد بگیرید و تطبیق پیدا کنید: باید بپذیریم در هر حالت بازار ایران، بازاری پویا و در حال تغییره. همیشه در حال یادگیری باشید و خودتون رو با شرایط جدید وفق بدید. انعطاف پذیری، کلید بقا و رشده.
- شبکه بسازید: با دیگرانی که شبیه به شما فکر می کنن و در مسیر مشابهی قدم برمیدارن، ارتباط برقرار کنید. در این هم افزایی، قدرتی نهفته که میتونه راه گشای بسیاری از مشکلات باشه.
- ناامید نشوید: شکست، بخشی از مسیره. مهم اینه که بعد از هر زمین خوردن، قوی تر از قبل بلند شید. داستان موفقیت کسب و کارهای بزرگ، پر از قصه های شکست و تلاش دوباره است، برای شنیدن این داستان ها می تونید پادکست بازاربازی رو گوش کنین.
کلام آخر
ما تو این خاک ریشه داریم. این ریشه، با تمام سختی ها، عمیق و پایدارن. آینده شاید مبهم به نظر برسه، اما ساختنیه. با دستان ما، با تلاشهای فردی و جمعی ما. هر کدام از ما می تونیم با روشن نگه داشتن چراغ امید تو دلمون و با تلاش برای توسعه فردی و ساختن کسب و کارهامون، نه تنها زندگی خودمون، که آینده این سرزمین رو روشن تر کنیم.
بیایید به جای نفرین تاریکی، شمعی بیفروزیم. شمعی از جنس آگاهی، مهارت، تلاش و امید. فردای ایران قوی، از دل همین شمع های کوچک و به ظاهر بی اهمیت، ساخته می شن.
اگه برای راه اندازی کسب و کار، تاب آوری یا توسعه کسب و کارتون به مشاوره نیاز دارین من در حد توان و سوادم با افتخار در کنارتون هستم، از طریق بخش مشاوره رایگان می تونین با من در تماس باشین.
ارادتمند و با آرزوی بهترین ها
نیما رحیمی